31 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 25

جدیدترین
"رهنمودهای" حقوق بشری اولین ولیعهد امامت و فقاهت و چه و چه و چه،
که کرکری خواندنهای بامزه شان در مجلس "خبرگان" را فراموش نفرموده اند


آيت الله العظمي منتظري:

‏متأسفانه آن حكومتي كه آيت الله خميني در پاريس به مردم وعده مي‎داد ما‏ ‏هم در ايران براي آن تبليغ مي‎كرديم آن گونه كه مي‎خواستيم نشد.
متجاوز از پنج سال مرا در همين خانه‏ ‏محصور كردند. و از آن روز تا حالا هشت سال است درب اين حسينيه را‏ ‏بسته اند …عكس آيت الله خميني و آقاي خامنه اي را به‏ ‏ديوار اين حسينيه زده اند و در آن را بسته اند. خانه اي در اصفهان دفتر بنده‏ ‏بود و آنجا درس ، بحث ، مباحثه و مسائل ديني گفته مي‎شد، دادگاه ويژه‏ ‏روحانيت جلويش را گرفت ، يكي از قضات دادگاه ويژه حكم كرده كه خانه‏ ‏فروخته شود و به نفع آنها مصادره شود. خانه اي هم در مشهد دفتر من بود،‏ ‏آن را هم توقيف كرده اند… ‏وقتي كه با بنده كه به قول شما خود از پايه گذاران نظام بوده ام اين گونه‏ ‏برخورد مي‎شود، واي به حال ديگران .
آقاي گنجي حرف زده و مطلب نوشته‏ ‏است ، قيام مسلحانه كه نكرده ، اسلحه هم كه ندارد، چند سال او را در زندان‏ ‏به حال بد و گاه در انفرادي نگه داشته اند و حتي حقوق بشر و زنداني نسبت‏ ‏به او رعايت نشده است . اينجانب كه يكي از پايه گذاران انقلاب بودم‏ ‏سالهاست از حقوق سياسي محروم مي‎باشم و اموال مرا مصادره مي‎كنند و‏ ‏هيچ روزنامه اي جرأت ندارد يك كلمه از من بنويسد، آيا اين معناي آزادي‏ ‏است ؟! آن آزادي كه مي‎خواستيم اين بود؟!
آيت الله خميني (ره ) … من يادم هست ايشان در پاريس گفتند: "حتي‏ ‏كمونيستها در اظهار نظر آزادند"… حال آن‏ ‏كه من مسلمان يك صحبت كردم بيش از پنج سال محصور و اموال من هنوز‏ ‏هم در توقيف آقايان است... ‏ متأسفانه با مثل آقاي اكبر گنجي كه اظهارنظراتي كرده‏ ‏است اين گونه برخورد مي‎كنند، و همه دنيا اعتراض مي‎كنند و كسي هم گوش‏ ‏نمي دهد…‏ ‏ حقوق ديگران هم به بهانه هاي مختلف از دست‏ ‏مي‎رود. وكيل دادگستري را مي‎گيرند زندان مي‎كنند براي اينكه از محكومين‏ ‏سياسي دفاع كرده است. يك آدم دانشمندي را كه سالها خدمت كرده به‏ ‏بهانه هايي زندان مي‎كنند.
‏ ‏آن حكومتي كه ما مي‎خواستيم اين نبود. حالا اميدواريم ان شاءالله مسئولين‏ ‏… يك جوري رفتار بكنند كه نسل جوان نسبت به اسلام بيشتر از اين‏ ‏بدبين نشوند.

‏ ‏ دين مقدس‏ ‏اسلام بر حسب آنچه از كتاب و سنت به دست مي‎آيد ديني نيست كه فقط‏ ‏مسائل اخلاقي و عبادي را ذكر كند، بلكه تمام شئون مردم را اسلام زير نظر‏ ‏دارد… بنابراين مردم رأي‏ ‏مي‎دهند كه حاكم بر اساس موازين اسلامي حكومت كند و اين خواست‏ ‏اكثريت مردم است ... البته جمهوري اسلامي‏ ‏بايد به مردم بگويد اسلام حق است و از اسلام دفاع نمايد، اما چماقي نبايد‏ ‏باشد… از باب اينكه اكثريت قاطع مردم مسلمان هستند و در‏ ‏رژيم هاي سابق موازين اسلامي رعايت نمي شد گفتند: جمهوري اسلامي ،‏ ‏يعني حكومت مردمي كه خواهان اسلامند; و چون خواهان اسلامند بر طبق‏ ‏موازين اسلام بايد باشد…‏ ‏

‏ ‏ ما در مجلس خبرگان‏ ‏مثال مي‎زديم مي‎گفتيم در شوروي سابق چون مي‎خواستند كشور را بر‏ ‏اساس نظريه ماركسيسم اداره كنند آنكه ايدئولوگ ماركسيسم بود سر كار‏ ‏مي‎آوردند تا بداند موازين ماركسيسم را چطور پياده كند، حالا وقتي كه‏ ‏بناست جمهوري بر طبق موازين اسلام در كشور باشد بايد حاكم كسي باشد‏ ‏كه كارشناس موازين اسلام مي‎باشد، و از آن به كلمه "فقيه " تعبير مي‎گردد‏ ‏… معناي ولايت فقيه‏ ‏همين حد است كه ولي فقيه بر طبق موازين اسلام حكومت كند... منظور از ولايت فقيه اين‏ ‏بود كه يك فقيه كارشناس مسائل اسلامي در رأس باشد، چون بناست كشور‏ ‏بر اساس موازين اسلام اداره شود. آيت الله خميني به همين اعتقاد داشت و‏ ‏بيش از اين نمي گفت …‏ ‏ ‏مي‎رفتند به ايشان حرفهايي مي‎زدند ايشان هم معصوم كه نبودند خواهي‏ ‏نخواهي تحت تأثير قرار مي‎گرفتند… من يادم هست وقتي كه آقايان نامه از آيت الله خميني براي اعدام مجاهدين‏ ‏خلق گرفتند، بعد نامه دومي را براي اعدام كمونيست ها از ايشان گرفتند،‏ ‏آقاي خامنه اي - آن روز رئيس جمهور بود - داخل همين خانه به من گفت :‏ ‏"يك عده آمده اند به من گفته اند از امام يك نامه گرفته اند براي اعدام‏ ‏كمونيست ها، و خيلي كار بدي است ." گفتم : "آن روز كه نامه گرفتند‏ ‏مجاهدين خلق را كه بالاخره مسلمان بودند اعدام نمايند و دو هزار و‏ ‏هشتصد نفرشان را اقلا اعدام كردند چطور شما آن را هيچ نگفتي ؟" ايشان‏ ‏گفت: "مگر نامه ديگري نوشته اند؟" گفتم : "شما كه رئيس جمهور هستي‏ ‏وقتي از آن نامه خبر نداري چه رئيس جمهوري هستي ؟!"

‏ ‏‏ ‏‏ ‏آمريكايي ها در هيروشيما و ناكازاكي بمب اتمي انداختند‏ ‏و اين همه مردم را تلف كردند و الان هم سلاح هسته اي دارند... سازمان ملل بايستي‏ ‏به آمريكا و اروپا بگويد خودتان كه سلاح هسته اي داريد بياييد اول اينها را‏ ‏نابود كنيد، ايران هم اگر داشته باشد بايد نابود كند… سازمان ملل بايد عدالت را‏ ‏رعايت كند.

همه ما از اول كه در انقلاب شركت كرديم به عنوان‏ ‏اين وارد صحنه مبارزه شديم كه يك حكومت ديني عاقلانه اي به وجود بيايد‏ ‏

گویای ا.ن لاین
يكشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۴ - - ۲۹ ژانويه ۲۰۰۶
http://1384.g00ya.com/politics/archives/043194.php

30 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 24




"رنج هاي نوابغ دنيا
مهندس مهدي بازرگان (1373-1286) يكي از نخستين مرٌوجان دين در ميان تحصيلكرده هاي ايراني بلكه پيشگام دينداري در دانشگاههاي ايران بوده است. او از جمله پيشكسوتان نوانديش ديني محسوب ميشود... بازرگان باد و باران در قرآن را در 1343 در زندان قصر به رشته تحرير درآورده است. او مقصود خود را از نگارش اين اثر علمي قرآني چنين توضيح ميدهد: "ميخواهيم نشان دهيم كه ضمن آياتي كه از نام باد و باران و كيفيات مربوطه به ميان ميآيد، تعبيرها و تراوشها انطباق عجيب و دقيق با اكتشافات هواشناسي و با معلومات و نظريات علمي دارد و دلالت بر اين معني ميكند كه فرستنده قرآن و نازل كننده آن، همان فرستنده باد و نازل كننده باران است"! *… بازرگان مسلماني بااخلاص، دانشمندي روشن بين، مهندسي خدوم، مبارزي با استقامت، ايراني يي آزاديخواه، و سياستمداري واقع بين بود. او با دورانديشي بصيرانه خود، راهي نو در ميان دينباوران جوان و نخبگان وطندوست ايراني درانداخت، تا آنجا كه همه انديشه ورزان موحد ايراني خود را وامدار او ميدانند... و بازرگان، قهرمان تدٌبر بصيرانه در دين عصر خود بود. راهش پررهرو باد."

حاج آقا محسن كديور
امروز ا.ن لاین
1/11/84
http://www.emrouz.info/archives/2006/01/00225_2.php


......................................

*دارالترجمه: علامت واحیرتای مربوط به "رنج هاي نوابغ دنيا" اندر کشف معجزات علمی/عبادی "باران" بهار آزادی اصلا و ابدا به این دار التر جمه ربطی ندارد.
بنا به گزارش های ا.ن آقای شرکت مسافرتی / مهاجرتی/ تبلیغاتی گو- یا رو- ز این علامت واحیرتا تحفه نطنز هم
نیست و چنین به نظر میرسد که آخوند ابطحی و سید خندان و اشکه وری واویلا (که هر پنج نفرشان از نوابع دیالوگ های نوانديشی ديني محسوب می شوند) برای خلق ابتکارات کی بوردی علامت وا حیرتای کذا، الزاما به شیوه دو خردادی پست مدرن مابانه با حاج آقا محسن مجامعت کرده باشند.
خلاصه این که شرح حال رنج های نبوغ آمیزپيشگامان و پس گامان دينداري در دانشگاههاي ايران را اصلا و ابذا نباید قرو قاطی کنیم با ترازیکمدی نهضت آزادی خری که دم نبودش!

27 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " /22

شاید باورتان نشود. ولی اگر همان‌جور که در ایران اسم یهودی‌ها به عنوان آدم‌های خسیس در رفته که با اینکه ثروتمندند هیچ‌وقت چیزهای گران قیمت و درست و حسابی نمی‌خرند، اینجا هم کلیشه‌ی راجع به ایرانیان دقیقا همین است. ولی خب، این دلیل نمی‌شود که یهودی‌های ایرانی بدنام باشند. خسیس بودن هرگز به اندازه‌ی دزد و دغل و دروغ‌گو بودن بد نیست که ایرانی‌ها در بسیاری از کشورهای و شهرهای دنیا به آن مشهور شده‌اند... ایرانی‌هایی که قرن‌ها به خوبی و خوشی در ایران زندگی می‌کردند، ولی بعدا به دلایل مختلف به اسراییل آمده‌اند و مانده‌اند. بعضی‌هایشان هم طاقت دوری ایران را نیاورده‌اند و پاسپورت اسراییلی‌شا ن را پس داده و به ایران برگشته‌اند.

سفر نومچه حسین درحش ا.ن و .. دبیر دیگر
جمعه ۷ بهمن ١٣٨۴ – ٢۷ ژانويه ٢٠٠۶
http://i.hoder.us/archives/2006/01/060127_014931.shtml


جناب آقاي دكتر محمود احمدي نژاد
رياست محترم جمهور
با سلام و احترام و ضمن عرض تبريك مجدد خود و جامعه كليميان ايران به مناسبت انتخاب جنابعالي بعنوان رياست جمهور كشور عزيزمان ايران ... به استحضار مي رساند اينجانب طي دوره مجلس ششم و دوره هفتم كه افتخار نمايندگي جامعه خود در مجلس را به عهده داشته ام بارها در نطق هاي قبل از دستور و طي مكاتبات و مراجعات مستقيم به مقامات مسئول مملكت اعتراض خود و جامعه كليميان ايران را نسبت به چاپ كتب و مقالات و يا تهيه برنامه ها يا سريال هاي تلويزيوني كه در پوشش ضديت با صهيونيسم، افكار يهودي ستيزانه خود را به منصه نمايش گذارده و اقدام به توهين به شعائر ديني و اخلاقي يهوديان نموده و بدين وسيله ضمن آزردن خاطر يهوديان ايراني كه طي 2700 سال تاريخ حضور خود در اين مملكت همواره مراتب وطن پرستي، عشق به اين آب و خاك و علاقه به ساير هموطنان را به اثبات رسانيده اند، باعث تحريك افكار و هيجانات آن دسته از افرادي بوده اند كه ديگ احساس شان با خواندن اينگونه مقالات تماشاي سريال هاي يهودي ستيزانه به جوش آمده و ناخودآگاه ممكن است باعث بروز اعمالي بشوند كه حتما خواسته و ميل نظام نمي باشد و بويژه كه اخيرا ... شاهد پخش سريالي هستيم كه تماما خطاب و حمله آن به سوي يهوديان مي باشد
لذا... تقاضا دارم ترتيبي اتخاذ فرمائيد تا در چاپ كتب، مقالات، سخنراني هاي و يا تهيه سريال هاي تلويزيوني رعايت شئونات جامعه كليميان ايران و احترام به حقوق حقه آنان بعمل آمده و....

با تقديم احترام
موريس معتمد
نماينده كليميان ايران در مجلس شوراي اسلامي
http://www.irandokht.com/news/readnews.php?newsID=16310


درخشان به نظرم بسیار کار خوبی کرد که به تهران رفت موقع انتخابات و از فرصتی بهره برد تا اطلاعات خود را نو کند. کاش بقیه ای که درباره مملکتشان قلم می فرسایند این قدر به نو کردن اطلاعات خود اهمیت می دادند

حاج آ قا به نو د .. دبیر دیگر ا.ن لاین
August 20, 2005
http://behnoudonline.com/2005/08/050820_009541.shtml


25 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 18










معاون فرهنگ و ارتباطات سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ...با ارسال متني به ... سازمان صدا و سيما تشكر خود را از پرداختن دست‌اندركاران مجموعه «شب‌هاي برره» براي پرداختن به مقوله ميراث فرهنگي وگردشگري ابراز داشته ...اما چرا اين تقدير و تشكر نصيب موارد ديگري مانند آثار مستند نشده است:
«البته توجه به آثار مستند هم مورد نظر است. همان طور كه مي‌دانيد من جزو هيات داوران بخش مسابقه فيلم‌هاي مستند جشنواره فيلم فجر نيز هستم.اما به آثاري كه در قالب داستاني اين مفاهيم را طرح مي‌كنند بايد نگاهي ويژه داشت. چرا كه اثرگذاري غيرمستقيم دارند.»

خبر گراری "ميراث" ‌ قرهنگي
یکشنبه ٢ بهمن ١٣٨۴ – ٢٢ ژانويه ٢٠٠۶
http://www.chn.ir/news/?Section=2&id=28733


غلامعلي حداد عادل رييس مجلس شوراي اسلامي و عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي ... گفت: اگر در منزل خودم يك اثر هنري همچون "شبهاي برره" در تلويزيون پخش شود و يكي ديگر از شبكه هاي تلويزيوني سخنان خودم را پخش كند، من نميتوانم خانواده ام را راضي كنم كه سخنان من را بشنوند و اين نشان ميدهد كه هنر تا چه اندازه ميتواند تاثيرگذار باشد.
ایرنا سه شتبه 26 مهر 1384
http://www.irna.ir/fa/news/view/line-1/8407266213200928.htm



24 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 16

درگرماگرم تحریف تاریخ معاصر ایران از سوی مرتجعین مذهبی ( از فدائیان اسلام تا حجیته)... عزت الله سحابی رئیس شورای ملی مذهبی‌های ایران و عضو شورای انقلاب طی گفتگوی کوتاهی با خبرگزاری ایلنا ...در واکنش به بحث‌‏های اخیر در خصوص جمهوریت گفت:
حذف جمهوریت کشور را به سمت استبداد می‌‏برد، درست مثل زمان پهلوی می‌‏شود و مردم به حساب نمی‌‏آیند و حق صحبت کردن ندارند.
پیک نت
سه شنبه ۴ بهمن ١٣٨۴ – ٢۴ ژانويه ٢٠٠۶
http://www.peiknet.com/1384/02bahman/041184/pag/38sahabi.htm

23 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 14

لاریجانی لامصب باهوش‌ترین و بادیسیپلین‌ترین مدیر جمهوری اسلامی است که من تا حالا دیده‌ام و اگر کسی می‌‌خواهد ببیند آینده‌ی ایران در ده سال آینده چه شکلی خواهد بود، باید او را بهتر بشناسد.

حسین درخش ا.ن .. دبیر
دوشنبه ٣ بهمن ١٣٨۴ – ٢٣ ژانويه ٢٠٠۶
http://i.hoder.com/archives/2006/01/060123_014922.shtm

درخشان به نظرم بسیار کار خوبی کرد که به تهران رفت موقع انتخابات و از فرصتی بهره برد تا اطلاعات خود را نو کند. کاش بقیه ای که درباره مملکتشان قلم می فرسایند این قدر به نو کردن اطلاعات خود اهمیت می دادند

حاجاقا بهنود .. دبیر دیگر
August 20, 2005
http://behnoudonline.com/2005/08/050820_009541.shtml


21 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 13

آيت‌‏الله حسينعلي منتظري، از مراجع عظام تقليد در ديدار اعضاي شوراي مركزي نهضت آزادي و برخي فعالان ملي- مذهبي... گفت: امربه‌‏معروف و نهي از منكر نسبت به جامعه، در حالتي موثر خواهد بود كه توسط جمعي متشكل و هماهنگ صورت گيرد و اين نياز تحزب را واجب مي‌‏سازد.
اين مرجع تقليد با موضع‌‏گيري در مورد نظرياتي كه معتقدند امام خميني(ره) قائل به جمهوريت نبوده، گفت: اين كه جمعي مي‌‏گويند كه رهبر فقيد انقلاب صادقانه با مردم برخورد نكرده است، بزرگترين توهين و اهانت به ايشان است
ايشان هم چنين از فعاليت هاي نهضت آزادي در دفاع از اسلام تقدير كرد.
امروز
جمعه 30 دی ١٣٨۴ – 20 ژانويه ٢٠٠۶
http://www.emrouz.info/archives/2006/01/01731.php


20 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 12

آقاي خوئيني‌ها مي‌گويد:
گاهي طوري در مورد نظام صحبت مي‌شود كه گويي روي پهلوي را سفيد كرده است. اين كم‌لطفي و بلكه بي‌انصافي محض است… اگر يك‌روز زندان رفتيم يا كتك خورديم حواسمان باشد همه‌چيز را زير سئوال نبريم. اگر شبهه در ولايت‌فقيه مي‌كنيم نبايد به اين خاطر باشد كه چون سهم ما را نداده‌اند...

آقاي خوئيني‌ها،
من از شما استدعا دارم اين مطالب را با بحث‌هايي كه در تفسير سورة بقره در مورد فرعون و فرعونيان و رفتار آنها با موسي قبل از انقلاب و به‌قدرت رسيدن مي‌گفتيد و در نوار ضبط شده و اگر نداريد من برايتان مي‌آورم مقايسه كنيد ... شما از سالِ 60 دادستان كل كشور بوديد و اگر ادعا كنيد آنچه در زندانهاي جمهوري اسلامي مي‌گذشت را نمي‌دانستيد واي بر شما. راستي شما نمي‌دانستيد در زندانها چه مي‌گذرد و هر روز چند صد نفر بي‌محاكمه يا در دادگاه‌هاي چنددقيقه‌اي محكوم به مرگ مي‌شدند و به جوخة اعدام سپرده مي‌شدند؟ نمي‌دانستيد به دختران تجاوز و سپس آنها را اعدام مي‌كنند؟ نمي‌دانستيد به‌قول آيت‌الله منتظري افراد زير نظر شما با شكنجه و اعمالِ ضدانساني خود روي ساواك شاه را سفيد كرده‌اند؟ نمي‌دانستيد در سال 67 هزاران زنداني كه دورة اسارت را مي‌گذرانيدند با يك فرمان قتل‌عام شدند. نمي‌دانستيد…

آقاي خوئيني‌ها
آيا شما واقعاً نمي‌دانيد يكي از شرايط فعاليت تشكل‌هاي دانشجويي در دانشگاه‌ها اين است كه نام اسلامي داشته باشند؟...

در خاتمه يادداشت قسمتی از نامه شما که نظام اخلاقی در رسم دوستی تان را نيز نشان ميدهد به يادتان می آورم تا شايد برای جوانان دانشجو نيز آگاه کننده باشد.

شما در بحراني‌ترين سالهاي اوايل دهة 60 دادستان كل كشور بوديد يادتان هست آن روزها كه من زير بدترين شكنجه‌هاي مأمورين شما بودم و خانواده‌ام بي‌اطلاع از وضع من در سخت‌ترين شرايط دربه‌درِ زندان اوين و قزل‌قلعه و حسين‌آباد بودند، شما كه در مسند علي نشسته بوديد!! توقع داشتيد آنها بيايند و به شما رو بيندازند و براي كسي كه فقط به جرم اظهار عقيده و نقد حاكميت به زندان افتاده و با مرگ دست‌وپنجه نرم مي‌كرد و در زير شكنجة عوامل شما بود، تقاضاي بخشش كنند. نوشتة خود را بخوانيد:

«متأسفانه پس از آن تاريخ و در ايامي كه شما زندان بوديد نتوانستم احوالي و سراغي از خانوادة شما و خصوصاً خواهرم قدسي‌خانم بگيرم و بر طبق اطلاعاتي كه از برخي دوستان دريافت مي‌شد ايشان هم مثل شما چنان راه را جدا مي‌ديد كه حاضر به برقرار ماندن معاشرت و دوستيِ گذشته نبودند كه من شخصاً از اين بابت متأسفم چون هم شما و هم ايشان به من و خانواده‌ام بسيار محبت كرده‌ايد خصوصاً در ايامي كه من زندان بودم».
از نامة مورخ 17/1/70 سيد محمد موسوي خويئني‌‌ها به نويسنده

دانشجويان عزيز؛
گفتني بسيار زياد است كه در اين نوشته نمي‌گنجد. رسم نظام بر اين بوده براي ادامة حكومت خود افرادي را براي ساليان در آب‌نمك مي‌خوابانده تا با تغيير نسل به خيال خود همه‌چيز به فراموشي سپرده شود و امروز نوبت مطرح كردن آقاي خوئيني‌هاست كه به‌عنوان دبير كل مجمع روحانيون مبارز وارد صحنه گردد....
والسلام
دکتر محمد ملکی
ادوار نیوز
سه شنبه ٢۷ دی ١٣٨۴ – ١۷ ژانويه ٢٠٠۶
http://advarnews.com/article/812.aspx

16 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 11

دو کلمه درباره سایتم : به دلایل مختلف ... و یا به خاطر آنکه با هر چه آخوند است بدند ... به سراغ سایت من می آیند و به دلیل آنکه روزی در حکومت قبلی اصلاح طلب بوده ام، توقع پاسخگویی دارند.... با همه اینها قصد دارم نا امید نشوم و ...بازهم بنویسم و نظرات دیگران را هم پابلیش کنم.

آخوند بطحی ( به زعم خودش: " تپلی عمامه ذغالی") / مشاور "پارلمانی" سید خندان عبا شوکولانی
یکشنبه ٢۵ دی ١٣٨۴ – ١۵ ژانويه ٢٠٠۶
http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146307450

09 January 2006

چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 10

پيشدرآمد: رسم است كه در پايان سال روزنامه ‌نگاران با نگاهي به سال رفته و مهمترين رويدادهاي سرزميني و جهاني، به گوي بلورين خود نيز نظر مي‌افكنند...

چرا اصلاحات ناكام ماند

... محمد خاتمي آقا زاده ‌اي بود از يك بيت سرشناس شيعه در اردكان و يزد كه در سايه پدري فرزانه و آزادانديش و معتقد و مادري بادانش و روشن بين ــ با درنظرگرفتن اين كه او همسر يك روحاني بود ــ بزرگ شد. .. گرد منقل حاج آقا روح ‌الله خاتمي همه گاه بزرگان شهر و ادبا و هنرمندان جمع بودند... وصلت با خواهرزاده امام موسي صدر... در تكوين شخصيت محمد خاتمي نقشي اساسي داشت ....
برخلاف امام موسي صدر، خاتمي از قاطعيت و صراحت در كار اجرائي بي ‌بهره بود...
روزي كه … به سراغ او رفتند كه ...تو مي‌تواني روح تازه ‌اي در جسد بيجان چپ اسلامي و دگرانديشان بدمي، خاتمي گفته بود سيدعلي نخواهد گذاشت من وارد بازي شوم و زماني نامزدي را قبول كرد كه در ديدار با خامنه ‌اي، ولي فقيه رسما به او گفت مشاركت شما مانعي ندارد بلكه موجب گرم شدن فضاي انتخابات مي ‌شود...
خاتمي در جريان انتخاب وزيرانش دريافته بود صرف داشتن بيست و چند ميليون راي در نظام ديني امنيتي ولايت فقيه، كه نايب امام زمان تصميم گيرنده نهائي است به رئيس جمهوري آزادي مطلق براي گزينش همكارانش نمي‌دهد. در عين حال او همه گاه تلاش مي‌كرد گاه با خوش خدمتي و زماني با عقب نشيني‌هاي مكرّر اين تصور را كه هم چون بني‌ صدر قصد قبضه كردن همه قدرت را دارد از ذهن خامنه ‌اي و پدر خوانده‌هاي مافياي قدرت بزدايد ...
مجلس ششم با همه اعتبارش و حضور چهره‌هاي شجاع و مبارزي مثل ... از همان آغاز با حكم حكومتي خامنه ‌اي در مورد مطبوعات عملا فلج شد، به گونه‌ اي كه 70 درصد از مصوباتش در شوراي نگهبان رد شد ...حتي خاتمي نتوانست دو لايحه‌اي را كه در پايان عمر مجلس براي اصلاح قانون انتخابات و تبيين وظايف و مسئوليتهاي رئيس جمهوري ارائه كرد به تصويب برساند....

حال بيائيم با دلهائي كه پر از عشق خانه پدري است آرزو ‌كنيم امسال بر كينه‌ها و حسادتها فائق آئيم، مهر و عشق پيوندمان دهد و همدلي و همبستگي شعار ما باشد. باور كنيد با اندكي همدلي و خلوص مي ‌توانيم از پيوند خود راهي سازيم تا آن قبله غمزده پر درد… دعا كنيم كه خداي ما دعاي خسته دلان مستجاب كند.

حاج آفا علیرضا نور ی زاده
بک هفته با "خبر"
http://www.nourizadeh.com/archives/001604.php#more


در این یک ساعت و نیمی که آقای خامنه‌ای با آقای خاتمی مذاکره کرد تا آقای خاتمی بیاید برای رییس‌جمهوری نامزد شود مهمترین موضوعی که آقای خامنه‌ای گفت این بود که « فقط من از این می‌ترسم که استعفا دهی و گرنه همه‌ی کارهایت را تحمل می‌کنم. برو مردم را راه بینداز. اصلاح کن. دموکراسی درست کن. همه‌ی کارها را بکن. ماشین را اوراق کنی و وسط راه ول کنی قبول نیست.» آقای خاتمی هم قول داد و پای قولش هم ایستاد. از حق نگذریم آقای خامنه‌ای هم ایستاده. آقای خامنه‌ای تا حالا نگذاشته خاتمی را بخورند. وگرنه می‌خورندش اگر آقای خامنه‌ای نباشد. حتی آقای خاتمی و خامنه‌ای را با هم می‌جوند. قوی هستند. یک جا بعدها ممکن است تاریخ واقعی این سرزمین را بنویسند. آقای خاتمی به باور من یکی از وفادارترین آدمهایی است که در کل تاریخ ما به دموکراسی پیدا کرده‌ایم. اما او در دنیا به هیچ کس به اندازه‌ی آقای خامنه‌ای بدهی ندارد.

حاج آقا بهنود دیگر
قاصدک تورونتو
http://www.ghasedakonline.com/article.php?aid=74


چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها " / 9




معمولا این مسعود بهنود است که با بقیه مصاحبه می‌کند. این بار ما قاصدکی‌ها بودیم که با او مصاحبه می‌کردیم. در یک بعدازظهر یک‌شنبه در کافی‌نت یک کتابفروشی قرار گذاشتیم. از او خواستیم از خاطرات روزنامه‌نگاریش بگوید و او هم با روی گشاده پذیرفت. گفت‌وگو آن‌قدر روان بود که بدون سوال‌های ما هم به‌جلو می‌رفت...



ژوری فستیوال‌های مختلف شدم. دو سه بار در فستیوال فیلم تهران جزو هیات منتخب بودم. تا سال ۵۷، که انقلاب شد. انقلاب خبر خیلی خوبی بود. ولی فکر نمی‌کردیم که اولین آدم‌هایی را که انقلاب دفع می‌کند خود ما باشیم.

من ایران بودم. آخرین برنامه‌ی تلویزیونی من روز ۱۶ شهریور ۵۷ پخش شد. پنجشنبه بود. آخرین برنامه‌ی رادیویی‌ام خود روز ۱۷ شهریور بود. ساعت ۱ تا ۴ بعدازظهر که در شهر آن حوادث اتفاق ‌افتاد. من یک لگد زدم زیر سانسور. اتفاقات توی شهر فقط در برنامه‌ی من منعکس ‌شد. نه این که دقیقا اتفاقات شهر. خیلی با کنایه. مثلا من ترانه‌ی حکومت نظامی مر‌کوری را پخش کردم. اولین بار در برنامه‌ی من گوینده‌‌ی خبر بود که اعلام کرد حکومت نظامی شده. خانم تاج‌نیا که آمد خبر را بخواند به لرزه در آمد. نمی‌توانست بخواند. دست‌پاچه شده بود گفت غلامعلی ... غلامعلی اویسی. بعد هم بلافاصله بعدش ما ترانه‌ی خوشبختی را پخش کردیم. شلوغ کردیم. هرچی ممنوع بود را پخش کردیم. از صمد بهرنگی، شاملو، آل‌احمد، هر چی ممکن بود را پخش کردیم. چون معلوم بود دیگر ما را در این برنامه راه نمی‌دهند. شب قبلش هم، ۱۶ شهریور، می‌دانستم فردا حکومت نظامی می‌شود. ولی نمی‌دانستم آن اتفاقات در ۱۷ شهریور می‌افتد. می‌دانستم حکومت نظامی بشود ما را راه نمی‌دهند. بنابراین یک جور تصمیم عجیبی گرفتم. تا آن زمان آقای خمینی نجف بود. بعد فیلم‌های ماهواره‌ای می‌آمد. جعفریان می‌رفت پایین در قسمت ماهواره می‌ایستاد. هر چه می‌آمد را پاک می‌کرد که کسی بعدا یک موقعی برندارد از یک تصویری استفاده کند. من شب رفتم پیش عظيم جوان‌روح، دوستم که سرش بوی قورمه سبزی می داد و درد می کرد برای کارهای اين طوری . گفتم می‌آیی یک کاری بکنیم. فیل هوا کنیم در شهر و این ها. گفت چه کاری. هر کاری بگویی. گفتم فردا بیا دفتر من در مجله‌ی سبز. آمد. به این دستيار تهيه مان آقای فرهادی گفتیم برو هر چه اعلامیه در شهر هست جمع کن. او هم رفت هر چه اعلامیه، شب‌نامه و از این چیزهای زیرزمینی بود جمع کرد. کلی آوردند. عکس‌های آقای خمینی. ما هم گفتیم در را ببندید و حالا از این‌ها فیلم بگیریم. عظيم گفت چه کار می‌خواهی بکنی. گفتم بگیر یک کاریش می‌کنیم. گفت برای کجا فیلم بگیریم؟ گفتم بگیر یک کاریش می‌کنیم. این‌ها را گذاشتیم روی دیوار با پروژکتور نور دادیم، فیلم گرفتیم. یک حلقه فیلم چهار دقیقه‌ای شد همه‌اش تصویر آقای خمینی. رفتیم پیش آقای محمد رضا شاهيد که الان پاریس است و کارشناس موزيک برنامه بود. موزیک برنامه را می‌داد. گفتم یک موزیک مناسب بده که هم انقلابی باشد هم نوستالوژیک. پیدا کردیم ولی بچه‌ها هنوز نمی‌دانستند می‌خواهیم چه کنیم. من رفتم گفتم این را بگذاریم سر فیلم‌های شبم. از ۱۶ شهریور هر چه فیلم داشتم که قبلا سانسور شده بود و اجازه‌ی پخش نداشت از ساندیست‌های نیکاراگویه تا خود مسایل ایران. آنها را گذاشتیم روی هم و یک نوار درست کردیم و رفتیم. به اعتماد من کسی فیلمهای من را تست نمی‌کرد. همین‌طور گذاشتیم و رفتیم و برنامه هم زنده بود. بعد زد گفت تست تله سینما. گفتم «به نام آزادی که بدون آن نمی‌توان نفس کشید. قبل از هر کاری تصویر کسی را نگاه کنیم که در دل مردم ایران نشسته است.» بعد عکس آقای خمینی را نشان دادیم. اصلا مملکت در یک لحظه رفت روی هوا.

بختیار یک روز من را دعوت کرد به خانه اش و گفت من نخست‌وزیری را قبول کردم شما هم بروید روزنامه‌یتان را دربیاورید. رادیو تلویزیون هم شروع کند از اعتصاب بیاید بیرون….

آقای دکتر بهشتی من را دعوت کرد به همراه آقای پورحبيب خبرنگار بازار آيندگان و آقای درخشان که با دکتر بهشتی دوست بود و در جريان هفت تير کشته شد. من هم رفتم. گفت این خبر چیست؟ گفتم هیچی. این‌ها سانسور را برداشتند. خوب شد دیگر. ما هم راحت شديم حالا اخبار مربوط به انقلاب را چاپ می کنيم و مردم از وقايع با خبر می شوند .
گفت نه عزیزم، اعتصابات سراسری ست در کشور. شما هم جز این‌ها هستید. بالاخره انقلاب رهبری دارد. گفتم خب ایشان یکی از رهبرهاست. دکتر سنجابی هم هست. بازرگان هم هست چپ ها هم هستند . گفت نه جانم، این طور نیست. من گفتم خب حالا چی می‌گویی آقای دکتر. گفت شما از اعتصاب در نیائید. گفتم هیچ نیرویی نمی‌تواند جلوی مطبوعات را بگیرد. شنبه صبح همه درمی‌آیند. به نفعتان هم هست که روزنامه‌ها در بیایند. بهشتی گفت اعتصاب یک پیکره‌ی به هم پیچیده‌ای است که یک جایش خراب شود همه‌اش خراب می‌شود. من هم گفتم آره دیگر، ولی دست من هم نیست. یک ذره تهدید کرد. گفت من فکر کنم اگر مطبوعات دربیاید ممکن است که رهبر تحریم کند. خیلی برای شما بد می شود. گفتم به دید من سفتم. ولی خب دست من هم نبود. گفت عزیز من، شنبه مطبوعات در بیاید معنی‌اش این است که آزادی مطبوعات را بختیار داده. گفتم خب داده دیگر. آخر این جزو شرایطش است. سانسور را برداشته است. ما هم که می‌خواهیم سانسور برداشته شود. شما هم که می‌خواهید انقلاب کنید. خب خیلی خوب است دیگر. این همه باید ناز بی‌بی‌سی را بکشید. روزنامه‌ها در می‌آیند کارتان را انجام می‌دهند. گروه‌های سیاسی شما هم خوشحال می‌شوند.
گفت آره، ولی تصمیم‌گیریش با ما نیست... بلند شدم بروم. او هم تهدید کرده بود. گفت شما هم به دوستان‌تان خبر دهید. احتمال دارد ایشان تحریم کنند و اعلام کنند مطبوعات مال رژیم است. این خیلی سنگین می شود برايتان . راست می گفت چون آن موقع آقای خمینی خیلی محبوب بود.
ما هم نمی‌خواستیم ولی کاری هم نمی‌توانستم بکنم. بلند شدم. دم در گفت آقای بهنود شما خیلی باهوشید. یک راهی بدهید از این بن‌بست خارج شویم. گفتم چه راهی؟ گفت شما یک راهی بگویید. به شوخی گفتم می‌خواهید حالا پس فردا ما در بیاوریم ایشان هم به جای این که تحریم کند اعلاميه بدهد و برای ما دعا کنند. من این را به‌عنوان شوخی گفتم. در حقیقت یک طنزی در آن بود که چرا ما عقب‌نشینی کنیم، ایشان عقب‌نشینی کند. دکتر بهشتی خیلی باهوش بود. گفت فکر خردمندانه‌ای است. گفتم حالا چه کار کنیم آقای دکتر؟ گفت شما این‌جا تشریف داشته باشید. من زنگ می‌زنم به پاریس. شام خدمتتان می‌خوریم بعد جواب می آيد . این را من با نظر مثبت به ایشان منتقل می‌کنم. شاید که درست شد آن وقت دست‌خطی بنویسند و اجازه دهند و روزنامه‌ها با دست‌خط مبارک ایشان دربیاید. بعد نشستیم شام خوردیم و نماز خواند. همه هم پشت سرش نماز خواندند.
سر هر ساعت تلفن می کرد. او خبرها را می‌داد و دستورها را می‌گرفت. خلاصه خبر را داد و گزارش‌ها را گرفت. آمد گفت الحمدالله، الحمدالله یک نماز شکری بخوانیم، اجازه فرمودند مطبوعات منتشر شود.
آخر شب شده بود و حکومت نظامی بود ولی دکتر بهشتی چندين کارت مجاز حکومت نظامی داشت و خانه اش پر از مردم بود و هر کس را می خواست با يکی از ماشين های کارت دار می فرستاد و مرا هم فرستاد

. خلاصه جمعه فردايش پيام آقا را فرستادند برای مطبوعات و روزنامه‌ها هم از خدا خواسته. صفحه‌ی اول عکس بزرگ اجازه‌ی رهبر.

صبح‌اش دکتر بختیار به من تلفن کرد. گفت من متاسفم برای شما. برای خودتان یک آقا بالاسر دیگر درست کردید. من دلم می‌خواست شما آزاد باشید. شما بلافاصله با اصرار یکی دیگر برای خودتان درست کردید. باز با اجازه این کار را کردید. متلک گفت. من واقعا خودم را می‌گویم، شاید بعضی‌ها این طور نبودند، اهمیت حرفی را که بختیار زد نفهمیدم. باید می‌گذشت سه ماه بعدش، حمله به دفاتر ما شروع می‌شد، حمله به آیندگان شروع می‌شد تا ما می‌فهمیدیم...

درد دل حاج آقا یهنود انقلابی برای قاصدک تورونتو

http://www.ghasedakonline.com/article.php?aid=74

8 / چشم اندازحقوق بشری حکومت "خودی ها "

نايب رييس حزب مشاركت يزد: نبايد افكار امام رنگ ببازد

امرور ان لاین
دوشنبه ١۹ دی ١٣٨۴ – ۹ ژانويه ٢٠٠۶
http://www.emrouz.info/archives/2006/01/01530.php


کیهان ام الفرا 28 مرداد 58


درباره مهدى كروبى و جايگاه او در سياست ايران چه مى توان نوشت كه كسى نداند؟ هيچ. درباره او بسيار مى توان نوشت از شجاعت، از خط شكنى هاى او و... اما هرچه بخواهيم، بنويسيم تكرارى است و همه آن را بهتر از ما مى دانند. كروبى فراتر از تمام توصيف ها و القاب و عناوين قرار گرفته است. پس بى مقدمه به سراغ گفت وگو با او مى رويم كه در نوع خود بسيار بديع و جالب است.

كروبى : امام تسليم راى مردم بود
شرق ان لاین
شنبه ۱۷ دى ۱۳۸۴ - - ۷ ژانويه۲۰۰۶
http://sharghnewspaper.com/841017/html/index.htm

رهبر انقلاب در ديدار اعضاي مجلس خبرگان:
اساس جمهوريهاي غربي و به اصطلاح رايج خودشان «جمهوريهاي لائيك»، در غرب و تبعه آنها در جاي ديگر دنيا، نشاندن حق مردم به جاي حق خدا، يا رأي مردم به جاي نظر و فتواي دين هست

کیهان بازجوی عریز ام القرا
دوشنبه ١۹ دی ١٣٨۴ – ۹ ژانويه ٢٠٠۶
http://www.kayhannews.ir/841019/14.HTM


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]


نمایه ها و فهرست وب ایرانی

فارسی یاب وبلاگها و سایتها

لیست وبلاگهای ایرانیان در حهان

لینکستان

دایرکتوری اینترنت ایران

بهنویس Behnevis
فهرست وب سایت های ایرانی

Powered by Blogger

 

Subscribe to
Posts [Atom]

 
 

recently
Archives

public liability insurance uk

Get Free Shots from Snap.com