07 July 2008
بحث شیرین قانون (!) اساسی پای دار منهای ولی فقیه
گزارش اختصاصی نخستین تجمع
«شورای ملی» پایدار شدن قانون (!)اساسی جمهوری (!) و صلح (!) آخوندی
...................
از همین رو كمیته موقتی تشکیل و موظف شد با تمام "امكانات" خود به دیگر کمیته های حکومت آخوندی حالی کند:
ماموریت دبیركل نهضت (!) آزادی (!) بازگشت به قانون اساسی منهای ولی فقیه، الکی نیست و اجتماع «شورای ملی » در روز پنجشنبه سیزدهم تیرماه 1387 اصلا و ابدا جشن عروسی و مجلس عزاداری و میهمانی دوستانه و این جور چیزا به حساب نمیاد و اصلا و ابدا با اصل 27 قانون (!) اساسی مغایرت نداره و پاسداران نازنین بیضه اسلام عزیز لازم نیست طبق معمول سیاسی عبادی باغ وحش، به این تجمع نیمچه ملی / نیمچه مذهبی و چه و چه هردود بکشند.
این "جمله كوتاه" باعث شد تا نماینده مقیم سازمان ملل متحد در جمهوری (!) آخوندی هم با خیال راحت نیمچه ملی/ نیمچه مذهبی و چه و چه بشود و بر اساس مسوولیتش قدم رنجه کند و نكاتی را برای "فعالان سیاسی با حوصله" بیان بفرماید.
خلاصه کلوم، این تجمع برگزار شد. "فعالان سیاسی با حوصله" به سخنان "فعالان جامعه مدنی" خیلی خیلی گوش فرا دادند و انبساط خاطر شخص شخیص دبیركل نهضت (!) آزادی (!) کودتای هوی- زر و کار- تر را شدیدا فراهم آوردند، که بعد از مراجعت از امریکا سوقات آورده است: برگردیم به قانون (!) اساسی منهای ولی فقیه!
اما بحث شیرین و مشگل "ترجمه" و "کوپی رایت"!
.................................................................................
به توجه به این که تفصیل اولین تجمع "فعالان سیاسی با حوصله" چندین و چند بار منتشر شده است، در اینجا به نکاتی می پردازیم که یه خورده ماست مالی شده است و روا نیست ملاخور هم بشود:
باری ، روز پنجشنبه سیزدهم تیرماه 1387 سخنان دالایی لاما بانی نامسلمون جنبش "پایدار" کردن، با ابراز تاسف از وقایع ناگوار در آغاز قرن بیست و یكم آغاز شد، به این ترتیب او پرسید؛ «آیا صلح به معنای نبود جنگ است؟ یعنی اگر كشوری مستقیما «درگیر جنگ نباشد باید معتقد باشیم كه مردم آن در صلح بهسر میبرند؟» دالای لامای نامسلمون با پاسخ "نه" به این سوالها گفت كه این تعریف از صلح مربوط به چند قرن قبل است. در قرن ۲۱ باید صلح بهگونهای دیگر تعریف شود.
دالای لامای نامسلمون بعد از سین جیم کردن حودش به شیوه فوق الذکر، به طور ناگهانی به کوچه علی چپ زد و بیاد فرمایشات خودش به هنگام دریافت جایزه نوبل صلح 1989 افتاد و کاغدی را از جیبش بیرون کشید و از قرار معلوم همان حرفهای بیست سال پیشش را قرائت کرد:
صلح؛
به مفهوم نبودِ جنگ،
برای کسی که از گرسنگی یا سرما در حال مرگ است، ارزشی ناچیز دارد،
درد شکنجهای را که به یک زندانیٍ وجدان مستولی است، کم نمیکند.
سوگوارانی را که عزیزانشان را در غرقاب یک سیل از دست دادهاند، که به علت نابودکردن احمقانه جنگل کشور همسایه جاری شده است، تسکین نمی بخشد*(1)/ …..
دالای لامای نامسلمون اما به ناگهان دور برداشت و خاطرنشان کرد و افزود:
صلح فقط پایدار میماند،
آنجا که به حقوق بشر احترام گذاشته شود,
هنگامی که انسانها گرسنه نمانده اند
و افرادبشر و ملتها آزاد باشند………." *(1)/
لامایی نامسلمون دالا یی دولا در ادامه لازم دید دالایی لاما وار به سیم آخر بزند و و سخنرانی را به زبان اهالی تبت ادامه بدهد، اونم با لهجه خرپولهای وچه وچه کاتمندو. البته لاکن نماینده سازمان ملل متحد مقیم در جمهوری (!) اسلامی، به دلیل سرفه های آخوندی دبیركل نهضت (!) آزادی (!) مثلث بیق، از خواب بیدار شد و خوشبختانه بالاخره یادش افتاد که حالا باهاس بر اساس مسوولیتش از زن مسلمون برنده جایزه نوبل خواهش کند که ترجمه جمله به جمله حرفای اون نامسلمون برنده جایزه را به عهده بگیرد. لاکن البته این موضوع برای هیج یک از "فعالان سیاسی با حوصله ی "جامعه مدنی" حیرت آور نبود که زن مسلمون برنده جایزه نوبل کمپین یک میلیون امضا فی الفور خاطر نشان کند که هرگز به ترجمه اجباری جمله به جمله تن در نمی دهد و به عنوان یکی از مقلدات پر و پا قرص حضرت آیت ا لله صانعی، فقط از ترجمه آزاد و توام با تفسیر سیاسی عبادی خوشش میاید. این طوری:
"سخنان شیرین عبادی حقوقدان و وكیل دادگستری با ابراز تاسف از وقایع ناگوار در آغاز قرن بیست و یكم آغاز شد، به این ترتیب او پرسید؛ «آیا صلح به معنای نبود جنگ است؟... ایدز در جهان خصوصا در كشورهای آفریقایی... عدمدسترسی به بهداشت و واكسیناسیون... میلههای زندان... جان دادن در گوشه خیابان به علت فقر ... كشور همسایه... پیكاری و عدمتناسب دستمزدها... مخارج زندگی باعث فرار مغزها... در حالیكه دولت جمهوری اسلامی ایران به كنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی – سیاسی و كنوانسیون بینالمللی حقوق اقتصادی – اجتماعی پیوسته است...
عبادی در ادامه ... تاكید كرد كه او و دیگر صلحطلبان ایرانی ... كوشششان معطوف به این موضوع نیز خواهد بود كه صلحی پایدار برای ایران ایجاد كنند.
به این ترتیب نوبت به عبدالفتاح سلطانی وكیل دادگستری و عضو كمیته موقت صلح رسید تا او گزارش فعالیتهای این كمیته را به اطلاع حاضران برساند"! *(2)/ ….
به لطف گزارشات منتشر شده (حاوی "ترجمه" به عمل آمده توسط زن مسلمون کمپین 1.000.000 امضا *2) حتی همکاران دارالترجمه یاجوج و ماجوج هم, که به دلایل ترجمه شده فوق الذکر ( از ترس ایدز و به و یژه "مخارج زندگی " ) از کشور مورد بحث فرار کرده اند، خوب خر فهم شدند که درد لامصب "حقوق" بشر ی ما تا آغاز قرن بیست و یکم هجری قمری درمون نمیشود، مگر با دخیل بستن به اصول شماره 1 و 2 و 3 و4 و 5 و 27 و 110 قانون (!) اساسی جمهوری (!) منهای ولی فقیه البته لاکن تقسیم بر شورای عالی فقاهت و شرکا!
..............................................
1
Dalai Lama The Nobel Lecture,
December 11, 1989
http://www.wisdomquotes.com/000367.html#000367
2
گزارش معمولی و غیراختصاصی اولین تجمع «شورای ملی» پایدار شدن قانون (!) اساسی...
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/16281/
Subscribe to Posts [Atom]