12 May 2008
تبریک و تسلیت و توضیح المسایل، به مناسبت یکی دیگر از سالروزهای "سیاسی/ عبادی" اصول فت و فراوان و فرهیخته قانون (!) اساسی جمهوری (!) "ناز" نازیها

به مناسبت یکی دیگر از سالروزهای
"سیاسی/ عبادی" اصول فت و فراوان
و فرهیخته قانون (!) اساسی جمهوری (!) رهبر ناز "نازی" ها
.....................................
"سالگرد کتاب سوزان /
هفتاد و پنجمین سالروز کتاب سوزان نازی ها...
امروز در فیلمی که به همین مناسبت پخش می شد صحنه هائی از کتاب سوزان بود. مردمی آراسته و به ظاهر فرهیخته که کتاب در آتش می انداختند، بی سروپایان نبودند، همین جاست که باید ترسید...
و باز ترساننده تر این است که ... این همان کاری است که استالین کرد، به ظاهر هم مانند هیتلر کتاب نسوزاند"!
حاج آقا میم. بهنود
(شیخ شیپور خارج از "کشور" عا لیجناب ریش صورتی رنگ ناز نازی و شرکا)
" . و ز "
http://www.roozonline.com/archives/2008/05/post_7318.php
یکشنبه 22 اردیبهشت 1387 - 11 مه 2008
............................................
... کشف الاسرار
هفتاد و پنجمین سالگرد کتاب سوزان نازی ها:
نمایشگاه "جمع آوري" ناشران فرنگی مغز خر خورده و بی سر و پا
...............................
"اخبار ادبي و هنري/
جمع آوري 300 كتاب غيرمجاز از نمايشگاه كتاب.
حدود 300 كتاب، طي روزهاي گذشته نمايشگاه كتاب تهران از اين نمايشگاه جمع آوري شده اند.
اين كتاب ها عمدتا آثار خارجي هستند كه حاوي عكس هاي مستهجن مي باشند.
محسن پرويز، رئيس بيست و يكمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، عدم رعايت ضوابط نمايشگاه از سوي ناشران را عامل جمع آوري برخي كتاب ها از اين نمايشگاه عنوان نموده است" !
کیهان بازجوی عزیز ام القرا
http://kayhannews.ir/870215/3.HTM#other308
یکشنبه 15 ارديبهشت 1387 - 4 مه 2008
....................................
... کشف الاسرار...
چهل و پنجمین سالگرد کتاب سوزان نازی ها:
پبشخدمت های ناز نازی و" فرهیخته" و بی شاخ و دم ملاخور شدن ازادی مطبوعات
........................
"اعتصاب روزنامهها و دیدار با دکتر بهشتی.../
ماها هوادار انقلاب بودیم. آقای بختیار گفت از اعتصاب دربیایید. آزادی میخواستید این هم آزادی.
۳۹ روز قبل از انقلاب بود. روز پنجشنبهای بود... همه خسته شده بودند در این ۶۰ روز اعتصاب. قرار شد جمعه برویم کار کنیم صبح شنبه روزنامه در بیاوریم...
مطبوعات بلافاصله آماده شدند که دربیاورند.
صبح جمعه آقای دکتر بهشتی من را دعوت کرد ... گفت این خبر چیست؟ گفتم هیچی. اینها سانسور را برداشتند.
گفت نه عزیزم، اعتصابات سراسری ست در کشور ... بالاخره انقلاب رهبری دارد... شما از اعتصاب در نیائید. گفتم هیچ نیرویی نمیتواند جلوی مطبوعات را بگیرد. شنبه صبح همه درمیآیند.
گفت من فکر کنم اگر مطبوعات دربیاید ممکن است که رهبر تحریم کند. خیلی برای شما بد می شود... عزیز من، شنبه مطبوعات در بیاید معنیاش این است که آزادی مطبوعات را بختیار داده ... شما اینجا تشریف داشته باشید. من زنگ میزنم به پاریس.
بعد نشستیم شام خوردیم و نماز خواند.
همه هم پشت سرش نماز خواندند.
خلاصه خبر را داد و گزارشها را گرفت. آمد گفت الحمدالله، الحمدالله یک نماز شکری بخوانیم، اجازه فرمودند مطبوعات منتشر شود.
دکتر بهشتی چندين کارت مجاز حکومت نظامی داشت ... و هر کس را می خواست با يکی از ماشين های کارت دار می فرستاد و مرا هم فرستاد .
خلاصه جمعه فردايش پيام آقا را فرستادند برای مطبوعات ...
صفحهی اول
عکس بزرگ اجازهی رهبر.
بختیار به من تلفن کرد. گفت من متاسفم برای شما. برای خودتان یک آقا بالاسر دیگر درست کردید. من دلم میخواست شما آزاد باشید. شما بلافاصله با اصرار یکی دیگر برای خودتان درست کردید...
اهمیت حرفی را که بختیار زد نفهمیدم "!
حاج آقا میم. بهنود
(شیخ شیپور ناز نازی خارج از "کشور" عا لیجناب ریش صورتی رنگ و شرکا)
برنده ناز نازی چایزه 5 تن ال عبا
برنده ناز نازی جایزه مسابقه رقابت با سنگ پای قزوین
برنده ناز نازی جایزه فستیوال خنجرو چاقوی آشپزخونه زدن از پشت
http://www.ghasedakonline.com/article.php?aid=74#four
Subscribe to Posts [Atom]