11 March 2008
سلطانیسم و دشمنیسم توضیح المسایل "چلوکباب" فقاهتی اصول شماره 1 و 2 و 3 و4 و 5 و 27 و 110 قانون(!) اساسی جمهوری(!) آش کشک خاله ی یاجوج و ماجوج
توضیح المسایل "چلوکباب فقاهتی" اصول شماره 1 و 2 و 3 و4 و 5
و 27 و 110
و چه و چه قانون(!) اساسی جمهوری(!) آش کشک خاله ی یاجوج و ماجوج
"فقاهتیسم و دشمنیسم/
در "راستای بررسی" دیگ خوش جوش انتخابات (!) مصاحبه ای به "عمل" آمده است با " اکبر مذکور" که لقبش (طبق فرموده ولی فقیه یاجوجین و ماجوجات 2008) "گاف" است و "مذکور" نیست ( گافٍ؛ به این خاطر که این بیچاره کلمات مقدس "ولی فقیه" و "فقاهتی" و چه و چه را به زبان یاجوجی خودش تلفظ میکند: "سلطان و چه و چه سلطانی")!
مصاحبه "کننده" ی اکبربیچاره بدبخت فلکزده، (از قضای اتفاقات کلاغ ور پریده بود) ملیح جوکی است ماجوجی؛ حقوق بگیر و "شونده" چند جانبه ( اونم به طور بوع دان و استند اپ کومودی "حضوری/ گروهی" به اشتراک عالیجناب صورتی ریش و شرکا).متن کامل "مصاحبه" کذا فی المجلس به آشپزخونه بیت مقام معظم جانشین امام سیزدهم تقدیم میشود، با سلام علیکم و چه و چه متداول؛
هزاران میلیون هزار البته، به ضمیمه 75% دستمزد "اصلاحات" فقاهتی:
تبدیل "سلطان های چه و چه سلطانی"
به "فقاهت ولی فقیه / اعم از راحل یا متاسفانه ناراحل"!
در راستای بررسی انتخابات مجلس هشتم، تصمیم گرفتیم با برخی شخصیت های تاثیرگذار در انتخابات مصاحبه کنیم. این برخی شخصیت ها مواضع موافق و مخالف با انتخابات دارند که چون ما خیلی مثل صدای آمریکا دموکراتیک می باشیم، در وهله اول با یکی از مخالفان مشارکت در انتخابات گفتگو می کنیم. در این مصاحبه با آقای اکبر مذکور گفتگو می کنیم.
ما: آقای اکبر مذکور! لطفا بفرمائید موضع شما در قبال انتخابات چیست؟
اکبر مذکور: برای مشارکت فقاهتی در انتخابات باید بررسی کنیم که آیا اصولا رفتن جمعی از اصلاح طلبان فقاهتی از حزب مشارکت فقاهتی به مجلس فقاهتی فایده ای دارد یا نه؟ و آیا وجود یک اقلیت فقاهتی در مجلسی که اکثریت آن فقاهتی است، ما را به مقصود می رساند یا نه؟ طبیعی است که پاسخ درست نه است، چرا که وقتی کشور فقاهتی است و مخالفان آن هم با آن مشارکت فقاهتی می کنند، نماینده فقاهتی نمی تواند علیه حکومت فقاهتی حرفی بزند. پس همه متفق القول هستیم که در این انتخابات دو راه در پیش داریم، یا با ولی فقیه همکاری کنیم، یا انتخابات را تحریم کنیم. البته من نمی خواهم بگویم همه چیز صد درصدی فقاهتی است، ولی همین طور است.
ما: برخی معتقدند که اگر نمایندگان اصلاح طلب بتوانند وارد مجلس شوند، ممکن است از آن تریبون برای بیان حقایق و دفاع از حقوق مردم استفاده کنند، آیا با این نظر مخالفید؟
اکبر مذکور: اولا ولی فقیه تمام این نامزدها را رد صلاحیت کرده است، ثانیا اولیای فقاهت که انتخابات را برگزار می کنند نمی گذارند چنین نامزدی که رد صلاحیت هم شده انتخاب شود، ثالثا اگر هم انتخاب شد موقع رفتن به مجلس ولی فقیه او را دستگیر می کند و به فرض که وارد مجلس شد و توانست از دست ولی فقیه فرار کند، مطمئنا ولی فقیه برق را موقع سخنرانی او قطع می کند، در همین مدت شما فکر می کنید قطع برق ناشی از الکترونیک فقاهتی کم بوده؟ سووال من این است که اگر هم نماینده ای پشت تریبون رفت، آیا می تواند در مجلس فقاهتی علیه کشتار 67 موضع بگیرد؟ پاسخ شما هم مطمئنا این است که نمی تواند... در حالی که می دانید استالینیسم بسیار سخت تر از فقاهت سم است.
ما: گروهی از اصلاح طلبان گفته اند که داشتن یک اقلیت در مجلس هشتم بهتر از نداشتن آن است، آیا با این نظر مخالفید؟
اکبر مذکور: بله، همه مخالفند، شما هم مخالفید، مگر اینکه بخواهید وارد مشارکت فقاهتی شوید که تکلیف ملت ایران با شما معلوم است. این ملت در انتخابات رای نمی دهند، من آنها را می شناسم. وقتی من در بیمارستان بودم، همین ملت میلیون میلیون آمدند و از من علیه ولی فقیه حمایت کردند. البته عجیب است این شعور مردم که تا آن زمان که هنوز فقاهت هم کشف نشده بود، اینها چگونه با ولی فقیه مخالفت می کردند. به همین دلیل به نظر من اگر اقلیتی وارد مجلس هشتم شوند، کاری نمی توانند بکنند. آیا آنها می توانند قانون وضع کنند؟ نه، نمی توانند. آیا آنها می توانند سخنرانی کنند؟ نه، نمی توانند. آیا آنها می توانند حتی راه بروند؟ نه، تا زمانی که اداره راهنمایی و رانندگی با شیوه فقاهتی اداره می شود، به کسی اجازه راه رفتن نمی دهند، کما این که در این مدت هم نمی دادند.
ما: خیلی از صاحب نظران معتقدند حضور در انتخابات مانع یکدست شدن مجلس هشتم می شود. آیا به نظر شما چنین اتفاقی ممکن است رخ بدهد؟
اکبر مذکور: چنین چیزی صد درصد غیرممکن است، چه بسا بیشتر. چرا که اصولا اقلیت در نظام های فقاهتی نمی تواند شکل بگیرد، همان طور که اکثریت هم نمی تواند شکل بگیرد. شما نمی دانید این نظام های فقاهتی چقدر چیز بدی است! حتی چیزهای ساده ای مثل مخالفت با کشتار 67 در نظام فقاهتی نمی تواند شکل بگیرد. حتی ائتلاف هم نمی تواند شکل بگیرد، حتی عالیجناب، حالا سرخ پوشش را کاری ندارم، صورتی پوشش را هم نمی گذارند افشا کنیم. اصولا در نظام های فقاهتی پارلمان هم وجود ندارد، ممکن است یک مجلس وجود داشته باشد، ولی معنی این مجلس این نیست که پارلمان وجود دارد، چون نظام فقاهتی است. پس می بینید که اقلیت نمی تواند وجود داشته باشد، مگر اینکه بیست نفر یا سی نفر یا چهل نفر یا هشتاد نفر یا صد و سی نفر نماینده مخالف باشند که نمی شود به آنها گفت اقلیت، چون یک اقلیت اگر مجلس فقاهتی نباشد، حداقل باید هشتاد درصد مجلس باشد. در نظام های دموکراتیک که من چند بار با آنها ملاقات کردم، اقلیت همیشه حداقل شصت درصد مجلس را در اختیار دارد. پس نتیجه قطعی می گیریم که نمایندگان مجلس چه به آن بروند و چه نروند و به هر تعداد باشند، نه می توانند اقلیت باشند، نه اکثریت، چون نظام فقاهتی است.
ما: با توجه به اینکه تحریم انتخابات در دور گذشته اثر زیادی نداشت، فکر می کنید این بار روش تحریم موثر واقع شود؟
اکبر مذکور: در انتخابات گذشته به گفته اولیای فقاهت بیش از 49 درصد از مردم در انتخابات شرکت نکردند، که همین نشان می دهد که حداقل هفتاد درصد آنها مخالف مشارکت در انتخابات بودند، اما در دور جدید فکر می کنم کسی در انتخابات شرکت نکند، مگر جریانهای وابسته به ولی فقیه از جمله اصولگرایان ولی فقیه، تمامیت خواهان فقاهتی ، اصلاح طلبان ولی فقیهگرا، کارگزاران ولی فقیه، نهضت آزادی ولی فقیه ایران، ملی فقاهتی ، فقاهتی مذهبی ، جبهه مشارکت با ولی فقیه، مردم ولی فقیهزده برخی شهرها و روستاها، ارتش فقاهتی و کارمندان ولی فقیه وقت. البته من نمی خواهم به افرادی که از مردم می خواهند در انتخابات شرکت کنند، اتهام بزنم که آنان با ولی فقیه مشارکت می کنند، ولی این اتهام را می زنم. چه کنم، دست خودم نیست.
ما: به نظر شما نتیجه تحریم انتخابات چیست؟ و اگر آن را تحریم کنیم چه اتفاقی می افتد؟
اکبر مذکور: ما با تحریم انتخابات فقاهتی قصد داریم مشروعیت نظام را بگیریم، که فکر می کنم اگر نتایج انتخابات را تا دوشنبه عصر اعلام کنند، ما قبل از ساعت ده صبح سه شنبه مشروعیت نظام را گرفته داریم. در آن صورت ما از صبح چهارشنبه می توانیم سفارتخانه های جمهوری اسلامی را در اختیار نیروهای ضد ولی فقیه قرار دهیم. در این صورت یک اجماع جهانی علیه نظام فقاهت نامشروع ایران صورت می گیرد، که در حال حاضر چنین اجماعی وجود ندارد، اگر اجماع جهانی علیه حکومت ایران صورت بگیرد، ما از طریق سازمان ملل فشارهای سیاسی اقتصادی به نظام وارد می کنیم، که حتی ممکن است شورای امنیت علیه ایران قطعنامه صادر کند و می دانید که ولی فقیه خیلی از قطعنامه می ترسد.
ما: اگر در سطح جهانی از نظام مشروعیت زدائی بشود، چه فایده ای دارد؟
اکبر مذکور: همین مشروعیت زدائی نظام فقاهتی باعث می شود که نظام در فشار جهانی قرار بگیرد که حتی ممکن است جهان علیه ایران وارد جنگ شود که در آن صورت ما با قدرت جمع می شویم و سعی می کنیم که دوباره مشروعیت ایجاد کنیم که به ایران حمله نکنند. البته مشروعیت زدائی باعث می شود مردم ایران هم که تا همین دیروز فکر می کردند نظام فقاهتی مشروعیت دارد، متوجه شوند که مشروعیت ندارد و نافرمانی مدنی شکل بگیرد که البته ولی فقیه آن را با خشونت سرکوب می کند و ما هم که با خشونت مخالفیم.
ما: لطفا برای روشن شدن ذهن ملت تاریک ایران، بفرمائید که چگونه می شود با نظام فقاهتی از طریق تحریم مبارزه کرد و اصولا از نظر شما نظام فقاهتی چه خصوصیتی دارد؟
اکبر مذکور: نظام فقاهتی نظامی است که در آن ولی فقیه همه را دشمن می داند، او آمریکا و خارجی ها را دشمن خطاب می کند، روشنفکران را دشمن می داند، زنان را دشمن می داند، حتی همجنسگرایان را دشمن می داند، او ملت را هم دشمن می داند. او معتقد است همه چیز زیر سر دشمنان است و قصدش از زندگی مبارزه با دشمن است. در حالی که ما اینطوری نیستیم، از نظر ما نظام کنونی نظام فقاهتی است، آمریکا نیز با جهان برخوردی فقاهتی دارد، روشنفکران هم در خیلی موارد با ولی فقیه مشارکت می کنند و عوامل مزدور ولی فقیه می شوند، بسیاری از زنان به اوامر ولی فقیه گوش می دهند، افزایش اعتیاد و فحشا یکی از توطئه های ولی فقیه است، ولی فقیه از طریق رسانه های خود تلاش می کند تا با شبیخون فرهنگی هجمه کند به ملت ما، در حالی که ولی فقیه دشمن ملت است، به نظر ما همه چیز زیر نظر ولی فقیه است، ولی فقیه انتخابات را کنترل می کند، ولی فقیه مجلس فرمایشی درست می کند. البته ما مثل ولی فقیه فکر نمی کنیم که همه دشمن هستند، بلکه بدرستی فکر می کنیم که همه چیز زیر نظر ولی فقیه است. این فرق مهم ماست.
ما: آیا می توان گفت هر چیزی که ایرانی است در حال حاضر فقاهتی است؟
اکبر مذکور: نه، هنوز کوبیده و برگ در ایران داریم، اما حکومت در حال تلاش است که حتی در چلوکبابی ها هم فقط چلوکباب فقاهتی بفروشند. که ما باید از طریق اعتصاب غذا و نافرمانی مدنی جلوی این اقدام فقاهتی را هم بگیریم" !
حضرت آقای ا. ن.
ملیح جوک ماجوج خارج از "کشور" عالیجناب صورتی ریش و شرکا
. و ز
http://www.roozonline.com/archives/2008/03/post_6588.php
سه شنبه 21 اسفند 1386 - 11 مارس 2008
Subscribe to Posts [Atom]