07 February 2008
توضیح المسایل "لذت نهفته" امدادهای غیبی حیوانات "باهوش" امام جان روايت وهم انگيز و ترساننده "انقلاب" راحل

"انقلاب، جان روايت/
انقلاب چيزي مانند پرواز، مانند بال زدن بر فراز آسمان ها بود. و لذت نهفته در آرزوي آن، بيش از آن بود که به وصف آيد. اما براي آن نسل،
امروز انديشه بال گشودن و تن رها کردن از بلندي،
با تصور برخورد استخوان با زمين ترساننده است و وهم انگيز...
دهه شصت و هفتاد ميلادي دهه اي غريب بود"!
حاج آقا بهنود خارج از "کشور" عالیجناب سرخ ریش و شرکا
" . و ز "
http://www.roozonline.com/archives/2008/02/post_6030.php
چهار شنبه 17 بهمن 1386- فوريه 2008 -
................................................
…تمرین شماره یک …
……………....….......
" امام خميني بارها بااشاره به وقايع گوناگون در انقلاب اسلامي و نشان دادن امدادهاي غيبي ... فرمودند:
«... پاسدارها و اينها، به عنوان اينكه شنيده بودند اينجا قمارخانه است
رفته بودند به عنوان اينكه در اين قمارخانه را ببندند،
وقتي همه رفتند ديدند كه بله بساط قمار و مشروبات و اينها همه هست.
يكي از پاسدارها رفته است پشت آنجا كه برود ببيند اينجا چه خبر است،
يك سگي همچو حمله كرده به او
كه او را وادار كرده كه برود زيرزمين،
وقتي رفته در زيرزمين ديده
يك مقدار زيادي اسلحه و امثال ذالك زياد هست
كه شايد بعد در راديو و اينها اطلاع بدهند به ملت... اين سگ مامور است، همه عالم مامورند»
بدون استثناء از ديدگاه معمار كبير انقلاب اسلامي
در تمامي صحنه هاي انقلاب جلوه اسماء رب حكيم، رحمان
و رحيم و هادي و قادر متعال را ميتوان ديد...
و صدها امداد غيبي ديگر" !
کیهان بازجوی عزیز امٌ القرا
http://www.kayhannews.ir/860208/14.HTM#other1409
شنبه 8 ارديبهشت 1386 - 28 آوريل 2007 -
…………………...............……..
…تمرین شماره 2 …
………………......
" بچهها رفتند در اعتصاب...
بختیار یک روز من را دعوت کرد به خانه اش و گفت من نخستوزیری را قبول کردم
شما هم بروید روزنامهیتان را دربیاورید. رادیو تلویزیون هم شروع کند از اعتصاب بیاید بیرون...
ما در اعتصاب بودیم... ماها هوادار انقلاب بودیم.
آقای بختیار گفت
از اعتصاب دربیایید. آزادی میخواستید این هم آزادی.
۳۹ روز قبل از انقلاب بود. روز پنجشنبهای بود... صبح جمعه آقای دکتر بهشتی من را دعوت کرد ... من هم رفتم.
گفت این خبر چیست؟... نه عزیزم، اعتصابات سراسری ست در کشور. شما هم جز اینها هستید. بالاخره انقلاب رهبری دارد.... شما از اعتصاب در نیائید... اعتصاب یک پیکرهی به هم پیچیدهای است که یک جایش خراب شود همهاش خراب میشود. ... اگر مطبوعات دربیاید ممکن است که رهبر تحریم کند. خیلی برای شما بد می شود.... شنبه مطبوعات در بیاید معنیاش این است که آزادی مطبوعات را بختیار داده.
گفتم ... این همه باید ناز بیبیسی را بکشید. روزنامهها در میآیند کارتان را انجام میدهند...
گفت آقای بهنود شما خیلی باهوشید.... دکتر بهشتی خیلی باهوش بود...
گفت شما اینجا تشریف داشته باشید. من زنگ میزنم به پاریس. شام خدمتتان میخوریم بعد جواب می آيد . این را من با نظر مثبت به ایشان منتقل میکنم. شاید... دستخطی بنویسند و اجازه دهند و روزنامهها با دستخط مبارک ایشان دربیاید
بعد نشستیم شام خوردیم و نماز خواند. همه هم پشت سرش نماز خواندند.
خلاصه خبر را داد و گزارشها را گرفت. آمد گفت الحمدالله، الحمدالله یک نماز شکری بخوانیم، اجازه فرمودند مطبوعات منتشر شود.
آخر شب شده بود و حکومت نظامی بود ولی دکتر بهشتی چندين کارت مجاز حکومت نظامی داشت ... و هر کس را می خواست با يکی از ماشين های کارت دار می فرستاد و مرا هم فرستاد .
خلاصه جمعه فردايش پيام آقا را فرستادند برای مطبوعات و روزنامهها هم از خدا خواسته. صفحهی اول عکس بزرگ اجازهی رهبر.
صبحاش دکتر بختیار به من تلفن کرد. گفت من متاسفم برای شما. برای خودتان یک آقا بالاسر دیگر درست کردید . من دلم میخواست شما آزاد باشید...
اهمیت حرفی را که بختیار زد نفهمیدم.
باید میگذشت
سه ماه بعدش،
حمله به دفاتر ما شروع میشد،
حمله به آیندگان شروع میشد
تا ما میفهمیدیم" !
حاج آقا بهنود خارج از "کشور" عالیجناب سرخ ریش و شرکا
سایت رادیو قاصدک
http://www.ghasedakonline.com/article.php?aid=74
Subscribe to Posts [Atom]