06 August 2007
شوکولاتهای چپونده شده به تنبان حریر مردمان جهان
" حالا دیگر مثل سه سال قبل تصویر ایران تصویر دختران و زنانی نیست که زیبایی شان از زیر روسری های رنگی بیرون می زند و مردمان جهان را وامی دارد که بگویند که آنها دارند زندگی شان را می کنند؛ می گفتند هزار و یکشب زیر پوششی از حریر زنده است.
حالا دیگر ایران سرزمینی است که عکس اول آن تصویر آدمهای آویخته بر طناب است، در میان جمعیتی که آینده لرزان یک ملت را بر دار می بینند. اینجا ایران است، طناب هایی آویخته بر گردن آدمیان، برای آن که مردمان بترسند و بترسند و بترسند...
قاتل قاضی مقدس، یکی از به دار آویختگان بود... . لحظات اعدام او یکی از عجیب ترین صحنه های دوران ماست. کاووسی در تمام مدت اعدام می خندید، برای مردم و خبرنگاران دست تکان می داد و متوجه تنها چیزی که نبود، مرگ بود. گویی تنها به این فکر می کرد که باید با چشمانش و با لبخندش با دیگران آخرین حرفهایش را بزند.
خنده اش مرا به یاد روزهای بازجویی ام توسط قاضی مقدس انداخت" !
ا.ن آقا
(ملیجک خارج از کشور عالیجناب سرخ ریش و شرکا)
http://www.doomdam.com/archives/000280.php#more
يكشنبه 14 مرداد 1386 - - 5 آگوست 2007
................
"نبوی از اولین جلسهی بازجویی به این طالبزاده بازجو میگفت
...شما من را گرفتهاید که آخر سر بگویم غلط کردم .خب باشد، اين که چيزی نيست اصلا گه خوردم "
حاج آقا بهنود ، خارج از کشور عالیجناب سرخ ریش و شرکا
قاصذک توروتتو
http://www.ghasedakonline.com/article.php?aid=91
................
"به شخصي گفتند توي پمپ بنزين سيگار نكش، يارو كه نمي فهميد موضوع چيه با پررويي گفت؛ برو بابا، حال نداري! من جلوي بابام هم سيگار مي كشم " !
کیهان بازجوی عزیز امٌ القرا
http://www.kayhannews.ir/news_item.asp?NewsID=5386
شنبه 13 مرداد 1386 - 4 آگوست 2007
Subscribe to Posts [Atom]