26 December 2006
در صورت تحریم، هیاهو خواهیم کرد، شعار خواهیم داد، سر و صدا راه خواهیم انداخت !
(195)
ا. ن خارج از کشور رفسنجونی
" . و ز"
سهشنبه ۵ دی ۱٣٨۵ - ۲۶ دسامبر ۲۰۰۶
http://www.roozonline.com/archives/2006/12/001172.php
...........................
● ● ● انتخاب: جناب بهنود مختصری از احوال خویش بگویید. زندگی در خارج از کشور، فعالیتهای حرفه ای تان، و هر حاشیه ای که به نظر مورد لزوم رسد
● بهنود: اینکه در داخل یا خارج از کشور باشم زیاد برایم تفاوتی ندارد... به همین جهت درباره مسئله ی هسته ای شخصا خیلی خونسردم ...
● ● ● انتخاب: در صورت تحریم برخورد ایران چه خواهد بود؟
● بهنود: مقداری هیاهو خواهیم کرد، شعار خواهیم داد، سر و صدا راه خواهیم انداخت و سرانجام بر سر میز مذاکرات باز خواهیم گشت
● ● ● انتخاب: به نظرتان طرح حمله ی آمریکا به نقل از نشریه پر تیراژ ایل جورناله در 21تا25 اکتبر چه میزان واقعی به نظر میرسد و آیا ممکن است آمریکا زمانی (فارغ ازبهانه ی هسته ای مذکور) دست به این اقدام زند؟
● بهنود: به نظرم بستگی به شرایط دارد، در شرایط فعلی امکانش بسیار کم است ولی در آینده باید گفت: که بافت قدرت در آمریکا به گونه ای است که همیشه این احتمال وجود دارد... : اصولا سیاست مانند هواشناسی است ، هواشناسی هم دارای مرزی برای پیش بینی است.
● ● ● انتخاب: اقدام متقابل ایران در مقابل حمله ی احتمالی آمریکا چه خواهد بود، نشریات خارجی گمانه زنی می کنند که ایران در صورت حمله تنگه ی هرمز را خواهد بست و چاه های نفت منطقه را مورد حمله قرار خواهد داد و مرزهای شرقی و غربی خود را برای تأدب اروپا و غرب نیز باز خواهد کرد
● بهنود: مطابق یک برداشت قدیمی و یک اصل تقریبا ثابت همه ی کشورهای دنیا ادعای این را می کنند که اگر مورد تهاجم قرار گیرند جواب دندانشکنی به دشمن خواهند داد، این ادعا همیشه وجود داشته و کسی هم نبوده است که حرفی غیر از این در مقابل تهاجمات بزند. اما اینکه در عالم واقع چه اتفاقی روی خواهد داد بستگی به هزاران شرط دارد.یکی از آنها امکانات و ابزار سرزمینی است که مورد حمله قرار می گیرد، اینکه چه توانی داشته باشند و چه جوابی بتوانند بدهند ..دیگر اینکه چه کسی ضربه ی اول را وارد کند،چه طور و در چه اندازه ای وارد کند و مواردی از این دست...
به هرحال اینطور که پیداست بعضی ها در حکومت راه هایی برای دفاع اندیشیده اند از جمله تهدید مداوم آمريکا به اين که اگر به جنون حمله به ايران دچار شود منطقه به هم خواهد ريخت. ... حالا بايد ديد آمريکا چقدر می ترسد و در بررسی منافع خود تا چه اندازه از اين تهديد جا می خورد .. الان با این وسائل ارتباط جمعی مانند اينترنت ، راديوها و تلویزیون های ماهواره ای تمام مدت ، حکومت ها مشغول مذاکره با یکدیگر هستند، و حتی گاهی اوقات زمینه و نیازی به اینکه مذاکرات را از این مرحله جلوتر ببرند احساس نمی شود. در دنیای امروزی همه با یکدیگر حرف می زنند. بطور مثال شما بشوید نماینده ی ایران، من هم میشوم نماینده ی آمریکا بعد برویم با هیاهو جایی بنشینیم و گفتگو کنیم، مگر غیر از همین چیزهایی را که اعلام می شود می خواهیم بگوئیم؟ بنابراین صرف اینکه مذاکره کنیم یا نکنیم، یک بازی است که ... ما مذاکره کردیم یا نکردیم! چرا؟ بخاطر اینکه 28سال است که حکومتهای آمریکا به مردم آمریکا گفته اند: اینها تروریستند، اینها عامل برهم زدن صلح جهانی هستند ، به قوانین و حقوق بین الملل احترام نمی گذارد و قس علیهذا..در ایران هم که خوب می دانید 28 سال است که به در و دیوار نوشتیم و به مردم گفتیم اینها (آمریکا) شیطان بزرگند، هرکه ، کسی را کشته ما شعار داده ایم مرگ بر آمریکا! بنابراین در این دو کشور، اگر دولت ها بخواهند مردم مردم خود را قانع کنند که مذاکره لازم است باید زمینه ای بوجود آورده شود... وقتی کشوری مثل ایران رئیس جمهورش هنوز مفتخر به شعار مرگ بر آمریکاست ، پس اصولا چه مذاکره ای؟؟؟ ... آنسوی قضیه هم همینطور وقتی رئیس جمهوری آمریکا که در هر بحث عمومی و جهانی ایران را مورد عتاب قرار داده و نشانه شر می داند ... به مذاکره و تفاهم چه نياز دارد؟. .. ایران میگوید می خواهم اعتماد سازی کنم، می گویند بفرما! می گوید من به حقوق و قواعد جهانی و بین المللی وفا دارم چرا آمریکا به من تهمت می زند؟ آمریکا در پاسخ می گوید شما چطور انتظار دارید؟ در حالی که نمایندگان مرا که در کشورتان میهمان بوده اند 444روز دستگیر و زندانی کرده اید... مداوم گفته می شود که ما مفتخریم به اشغال لانه جاسوسی ! و وقتی هم کسی مانند آقای عبدی که جزو دانشجویان بود، می رود با گروگان سابقش گفتگو می کند که بتواند فضایی برای تفاهم را ایجاد کند، در سالگرد اشغال سفارت آمریکا او را می گیریم و زندانی می کنیم.به او اتهام می زنيم که با آمريکائی ها رابطه داشته است... فرضا هم دو تا از جان گذشته ايرانی و آمريکائی بنشينند و در پنهانگاهی با یکدیگر گفتگو کنند. چه اتفاقی می افتد؟ مگر چه خواهند گفت؟ اصولا فرقی در اصل ماجرا نمی کند. اگر تفاهمی در کار است باید فضای عمومی جامعه را اصلاح کرد. به نظر می رسد هیچکدام از دو طرف قصد این کار را ندارند، نه آمریکا و نه ایران...
● ● ● انتخاب: از سؤالات در حوزه ی سیاست خارجی کمی بکاهیم و به داخل ایران بپردازیم...
● بهنود: بخشی در جامعه هست موسوم به جناح راست، در 2خرداد ما به آنها (به تعارف) می گفتیم محافظه کار، به این دلیل که ما معتقد بودیم که آنها بهتر است در يک تعریف مقبول جهانی گنجانده شوند. اخیرا خودشان [ باز به تعارف] به خود می گویند اصولگرا.... جاهایی که نقش مردم قطعی است، مثلا حمایت مردم از یکی از روحانیون و رساندن او به درجه ولایت فقیه، و اطاعت از او در مقام ولایت فقیه که این تنها به خواست مردم اتفاق می افتد، می شنوید که زيرش می زنند و می گویند نه خير رای مردم که در اين کار نقشی ندارد. ... در دوم خرداد مردم ایران آمدند و صندوق رأی را باور کردند و با باور کردن صندوق ... نماینده ی خودشان را بر مصدر کار قرار دادند... شما هر سؤالی چه در زمینه ی فرهنگی چه سیاسی و چه اجتماعی از من بپرسید پاسخ اینست که... سعی کنیم نسخه ای وارداتی نپیچیم... و در کارمان نیز یاد بگیریم بقول حافظ شیرین سخن که : تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن! ... و بهتر بگویم نخبگان جامعه نمی توانند در رؤیا زندگی کنند... .و بقول پوپر وقتی باران می آید چتری بر روی سر خود باز کنند و در فکر تغئیر کائنات نباشند، یعنی به اندازه ی مقدور بار بردارند.... من بی تردیدم که آینده ی ایران یعنی محل زندگی نسل های بعدی ایران، زندگی بهتری و آتیه ی بهتر خواهد داشت، این که ما در آن سهمی خواهیم داشت یا نه خیلی اهمیت ندارد
● ● ● انتخاب: با تشکر از شما جناب آقای مسعود بهنود برای دادن وقت گرانبهایتان به مجموعه ی انتخاب...
گفت و گوی سایت «انتخاب»
با
برنده جایزه مدفوعاتی پنج تن ال عبا
http://tik.ir/display/?ID=31308&page=43
.................
"ابراهیم نبوی پسرخالهی دوست بسیار عزیزمه... طنزهاشم دوست دارم!"
وبلاگ روغن زیتون تفلبی
http://z8un.com/archives/2006_11.html#00189
Subscribe to Posts [Atom]